پارت ۹
پارت ۹
جیمین : بلند شدم دیدیم ا.ت نیست و دورم کلییی بادکنک های آبی و صورتیه
دیدیم تو جای ا.ت ی عروسک نوزاده که تو دستش ی بیبی چکه ورشداشتم روشو خوندم که نوشته بود
_صبح بخیر بابایی من پارک کوچولو ی جدید هستم :))
جیمین : چی ؟
دیدیم یهو ا.ت اومد تو با ته و اعضا ، اعضا برف شادی میزدن
ا.ت هم کاغذ رنگی ترکوند🎉
اعضا و ا.ت: بابا شدنت مبارکککک جیغغغغ
جیمین : چی
ا.ت: بابا شدی عشقم
جیمین ::.....
بنظرتون کشش بدم یا پارت بعدی پارت آخر باشه ...؟؟؟؟؟؟
جیمین : بلند شدم دیدیم ا.ت نیست و دورم کلییی بادکنک های آبی و صورتیه
دیدیم تو جای ا.ت ی عروسک نوزاده که تو دستش ی بیبی چکه ورشداشتم روشو خوندم که نوشته بود
_صبح بخیر بابایی من پارک کوچولو ی جدید هستم :))
جیمین : چی ؟
دیدیم یهو ا.ت اومد تو با ته و اعضا ، اعضا برف شادی میزدن
ا.ت هم کاغذ رنگی ترکوند🎉
اعضا و ا.ت: بابا شدنت مبارکککک جیغغغغ
جیمین : چی
ا.ت: بابا شدی عشقم
جیمین ::.....
بنظرتون کشش بدم یا پارت بعدی پارت آخر باشه ...؟؟؟؟؟؟
۱۱.۷k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.