سحرگه به راه یکی پیر دیدم

سحرگه به راهى یکی پیر دیدم

سوی خاک خم گشته از ناتوانی

بگفتم چه گم کرده ای اندرین ره ؟

بگفتا: جوانی ، جوانی ، جوانی

🙇🙇🙇
دیدگاه ها (۱)

شــک نکن ...ناگشودنی ترین گـــره ها به دست پروردگار مهربانبا...

رویای #بزرگ داشته باشید.هر چیزی را که بتوانید در ذهن خود تصو...

پرسيدن بدترین درد کدومه ؟یکی گفت : عاشقییکی گفت : تنهایییکی ...

سنش را نپرسید او خودش را در اوج جوانے اش جا گذاشته ، جایے ڪه...

﷽سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرمچون سرو در خزان نیز رنگ بهار...

گفت دانایی که: گرگی خیره سرهست پنهان در نهاد هر بشرلاجرم جار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط