Part 3
Part 3
منجی من
تا صبح بیدار موندم فیلم میدیدم نمیدونم چی شد خ. واسم برد با صدای الارم گوشیم مثل جن زده ها پریدم نگاه به ساعت کردم
+ عه ساعت 8 .. یاحضرت ساعتت دیرم شدددد
مثل جت بلند شدم رفتم سرویس بعد از عملیات غیر ممکن اومدم بیرون تند تند لباسمو پوشیدم رفتم دم در کفشامو پام کردم بدون اینکه بند کفشمو ببندم
بدو بدو میکردم که یهو بند کفشم اومد زیر پام با کله رفتم تو خشتک یک نفر
ا/ت: اخخخ مگه نمیبینیی. .. یاااا شمایید😲😲
تهیونگ؛: اره منم کتمو نیاوردی( ریلکس )
ا/ت: ها کتت چیزه چیز شد
تهیونگ : چیز شد( با صدای بم و یکم منحرف )
ا/ت : روش چیزی ریخت( لبخند ضایع 😆)
فلش بک به شب قبل
شیر موزو شیر کاکائو اوردم با بسنی نشستم روی مبل داشتم فیلم نگاه میکردم اونم چی فیلم ترسناک یکدفعه صحنه ترسناک شد منم داشتم بستنی میخوردم یک جیغ کشیدم بستنی چپه شد
+ اوفف خوب شد روی... یا حضرت بنگتن ریخت روی کتششش
فلش بک به زمان حال
تهیونگ : شب میام ازت بگیرمش
راهشو کشید رفت
هانا : عه ا/ت چطوریییی
ا/ت: خوبم چخبر انتر برقی
هانا : باز گفت میگم این تهیونگ چرا همش میاد پیش تو نکنه 😲
ا/ت: خفهههه چی میگی
رفتیم سر کلاس عه این استاد منگوله
هانا : جون من کرمم نریز
ا/ت : حال میده
استاد لی اومد تو کت شلوار صورتی پوشیده بود
ا/ت : چطوری پلنگ صورتی
کل کلاس زدن زیر خنده
یک دفعه پشت سرش
ببخشید کمه گشادم بنویسم تا پارت بعد
حمایت فراموش نشه بیبی هام
منجی من
تا صبح بیدار موندم فیلم میدیدم نمیدونم چی شد خ. واسم برد با صدای الارم گوشیم مثل جن زده ها پریدم نگاه به ساعت کردم
+ عه ساعت 8 .. یاحضرت ساعتت دیرم شدددد
مثل جت بلند شدم رفتم سرویس بعد از عملیات غیر ممکن اومدم بیرون تند تند لباسمو پوشیدم رفتم دم در کفشامو پام کردم بدون اینکه بند کفشمو ببندم
بدو بدو میکردم که یهو بند کفشم اومد زیر پام با کله رفتم تو خشتک یک نفر
ا/ت: اخخخ مگه نمیبینیی. .. یاااا شمایید😲😲
تهیونگ؛: اره منم کتمو نیاوردی( ریلکس )
ا/ت: ها کتت چیزه چیز شد
تهیونگ : چیز شد( با صدای بم و یکم منحرف )
ا/ت : روش چیزی ریخت( لبخند ضایع 😆)
فلش بک به شب قبل
شیر موزو شیر کاکائو اوردم با بسنی نشستم روی مبل داشتم فیلم نگاه میکردم اونم چی فیلم ترسناک یکدفعه صحنه ترسناک شد منم داشتم بستنی میخوردم یک جیغ کشیدم بستنی چپه شد
+ اوفف خوب شد روی... یا حضرت بنگتن ریخت روی کتششش
فلش بک به زمان حال
تهیونگ : شب میام ازت بگیرمش
راهشو کشید رفت
هانا : عه ا/ت چطوریییی
ا/ت: خوبم چخبر انتر برقی
هانا : باز گفت میگم این تهیونگ چرا همش میاد پیش تو نکنه 😲
ا/ت: خفهههه چی میگی
رفتیم سر کلاس عه این استاد منگوله
هانا : جون من کرمم نریز
ا/ت : حال میده
استاد لی اومد تو کت شلوار صورتی پوشیده بود
ا/ت : چطوری پلنگ صورتی
کل کلاس زدن زیر خنده
یک دفعه پشت سرش
ببخشید کمه گشادم بنویسم تا پارت بعد
حمایت فراموش نشه بیبی هام
۳.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.