هیمن لطیف شاعر کرد عراقی
▪ برگردان شعرهایی از #هیمن_لطیف شاعر کرد عراقی با انتخاب و ترجمهی #زانا_کوردستانی
آقای "هیمن لطیف" (هێمن لەتیف) شاعر و نویسندهی کُرد، در سال ١٩٨٠ میلادی در حلبچه دیده به جهان گشود و در همان شهر ساکن است.
تا ششم ابتدایی تحصیل و سپس ترک تحصیل کرد و از سال ۲۰۰۱، به سرایش شعر گرایش پیدا کرد.
تعدادی از اشعارش را خوانندگان کُرد، خوانده و اجرا کردهاند.
تاکنون از او دو کتاب "بەفری خەم" (برف غم - ۲۰۰۶) و "ئەوینی تۆ بونی منە" (عشق تو عطر من است - ۲۰۱۰) چاپ و منتشر شده است.
(۱)
از وقتی که با تو آشنا شدهام
هیچ کس و هیچ دل و هیچ گلی را نخواستهام
اگر که خدا را هم میخواهم،
تنها به این دلیلست که
مرا برای تو و
تو را برای من آفریده است.
(۲)
[برای ۸ مارس، گفتگوی مادری کورد با خدا]
آه ای خدایی که دل و روح و جانم تویی، خوب خوب میدانم،
آنجا، کنار تو
بهشت زیر پای مادران است
اما خدایا، ای که تو روزنهی نورانی زندگانی تارم هستی،
تو خودت خوب میدانی، اینجا
جهنم بر روی سرم قرار دارد...
(۳)
بخدا سوگند، عزیز من که
تو آنجا میان تنهایی این روزهایت،
خاطرات مرا میسوزانی،
و من هم اینجا
ابر فراقت را در سینه
با خورشید چشمانم، به باران مبدل میکنم.
(۴)
عادت چنینست کە تنهایم بگذاری
و چنین زندگیام را به هم میریزی
اما بدان تا بازگشتت، مایهی صبر و تحمل دلم
تار موی توست، که به یادگار برایم جا گذاشتهای.
(۵)
همچون گل نرگس کە بیبهار نمیماند،
من هم بدون تو توان زندگی را ندارم!
با بودن تو، مرگ هم خوب هست
بخدا به مردن در کنار تو هم راضی هستم.
شعر: #هیمن_لطیف
برگردان: #زانا_کوردستانی
آقای "هیمن لطیف" (هێمن لەتیف) شاعر و نویسندهی کُرد، در سال ١٩٨٠ میلادی در حلبچه دیده به جهان گشود و در همان شهر ساکن است.
تا ششم ابتدایی تحصیل و سپس ترک تحصیل کرد و از سال ۲۰۰۱، به سرایش شعر گرایش پیدا کرد.
تعدادی از اشعارش را خوانندگان کُرد، خوانده و اجرا کردهاند.
تاکنون از او دو کتاب "بەفری خەم" (برف غم - ۲۰۰۶) و "ئەوینی تۆ بونی منە" (عشق تو عطر من است - ۲۰۱۰) چاپ و منتشر شده است.
(۱)
از وقتی که با تو آشنا شدهام
هیچ کس و هیچ دل و هیچ گلی را نخواستهام
اگر که خدا را هم میخواهم،
تنها به این دلیلست که
مرا برای تو و
تو را برای من آفریده است.
(۲)
[برای ۸ مارس، گفتگوی مادری کورد با خدا]
آه ای خدایی که دل و روح و جانم تویی، خوب خوب میدانم،
آنجا، کنار تو
بهشت زیر پای مادران است
اما خدایا، ای که تو روزنهی نورانی زندگانی تارم هستی،
تو خودت خوب میدانی، اینجا
جهنم بر روی سرم قرار دارد...
(۳)
بخدا سوگند، عزیز من که
تو آنجا میان تنهایی این روزهایت،
خاطرات مرا میسوزانی،
و من هم اینجا
ابر فراقت را در سینه
با خورشید چشمانم، به باران مبدل میکنم.
(۴)
عادت چنینست کە تنهایم بگذاری
و چنین زندگیام را به هم میریزی
اما بدان تا بازگشتت، مایهی صبر و تحمل دلم
تار موی توست، که به یادگار برایم جا گذاشتهای.
(۵)
همچون گل نرگس کە بیبهار نمیماند،
من هم بدون تو توان زندگی را ندارم!
با بودن تو، مرگ هم خوب هست
بخدا به مردن در کنار تو هم راضی هستم.
شعر: #هیمن_لطیف
برگردان: #زانا_کوردستانی
۱.۳k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.