هی شعر نگو

هی شعر نگو،
لفظ نیا،
حرف نیا مرد!
گاهی بغلم کن، بغلم کن، بغلم
دیدگاه ها (۱)

باش !وقتی تو باشی هر روز از هر فصل تقویمماردی بهشت است ...#م...

دویست برگ شعر رامچاله کردم..به استخوانم رسیدازبس که نبودنت د...

باید یکی باشـــد که در حضــورش طعــمِ تلخیِ قهوه‌ات را نفهمی...

روزی خواهی دانست دوستت دارمآن روز دور نیست در همین حوالیدر م...

بغلم کن، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست..دستم را بگیر که گاهِ ...

دکی جانیه دو دقه هیچی نگو ، باور کن از اسمون سنگ نمیبارههربا...

گاهی دنیا ساکت می‌شه،چون نوبت توئه که حرف بزنی.بلند شو، بدرخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط