P

P19🧸




ویو جونگی:



با سنگینی روی پلکام بیدار شدم خیلی تشنم بود رفتم پایین یکمی اب برداشتم خوردم بعدش رفتم تو اتاق کار داداشم

&داداش
-جونم عزیزم تو بیدار شدی
&اوهم
-بیا اینجا ببینم
&(می‌ره میشینه رو پاهاش),
-خوب خوابیدی؟(چونشو می‌زاره رو شونش و خط فکشو میبوسه)
&اره خیلی
-خوبه
&داشتین چیکار می‌کردین
-روی آهنگ جدیدمون کار میکردم دیگه تموم شد بلند شو بریم بیرون
&چشم(از بغلش میاد پایین و می‌ره بیرون)
-قشنگم نهار چی میخوری
&اگه بگم میل ندارم دعوام میکنید
-نه عزیزم چرا باید دعوات کنم اما خوب یه کوچولو بخور اگه دلت نخواست دیگه نخور باشه ؟
&چشم
-فدای تو بشم من جوجو
&خدا نتونه داداشی جونم
-خوب بیا عزیزدلم یه کوچولو بخور
& اوم خیلی خوبه
-خوشت اومد
&اره
-پس بخور دیگه
&چشم
-فدات خواهر حرف گوش کنم بشم من
&مرسی داداش
-تو که چیزی نخوردی
&چرا خوردم
-دیگه میل نداری؟
&نوچ
-باشه پس
& از دست من که نالاحت نشدین
-نه خوشگلم چرا باید ناراحت بشم
& مطمعنین
-اره قشنگم منم دیگه میل ندارم بیا بغلم ببرمت یه جای خوب
&کجا
-میریم میبینی




ادامه دارد...