P
P18🧸
-قشنگم تو حالت خوبه؟
&اره
-درد نداری؟
&نه دیگه
-خداروشکر عزیزم خوب بیا سوار شو آهان
&داداشی
-جونم
&خیلی دوست دارم
-منم بیشتر خوشگلم
&نه من بیشتر
-من بیشتر
&نه خیر من بیشتر
-باشه هر چی تو بگی
& افلین (لبخند رضایت)
(تو خونه)
-خوشگلم برو تو
&داداشی
-جونم
&صبح خیلی زود بیدار شدیم من خیلی خوابم میاد
-قشنگم من خوابم نمیاد تو برو بخواب من یکمی کار دارم
&میگم داداشی جونم
-بله
& میشه برام قصه بگین
-حتما عزیزم تو برو تو تخت منم میام
&اخجون چشم
-نفسم لباستم عوض کن
&چشم
(یکم بعد)
-من اومدم نفسم...هه تو که هنوز تو تخت نیستی بدو برو رو تخت ببینم
&چشم رفتم
-آفرین حالا بیا بغلم آهان الهی من فدای اون چشمای عروسیکت بشم
&خدا نتونه داداشی
-برات قصه بگم؟
&اوهم
-خوب یکی بود یکی نبود...(قصه رو میگه)
&(آروم آروم با گوش دادن به قصه خوابش میگیره)
ویو کوک:
داشتم براش قصه میگفتم که دیدم خیلی شیرین خوابش برد بوسه ی روی گونش کاشتم و از تخت اومدم پایین و رفتم تو اتاق کارم
ادامه دارد...
🦋میبینید چه ادمینی دارین تو اوج خستگی براتون رمان نوشت🦋
-قشنگم تو حالت خوبه؟
&اره
-درد نداری؟
&نه دیگه
-خداروشکر عزیزم خوب بیا سوار شو آهان
&داداشی
-جونم
&خیلی دوست دارم
-منم بیشتر خوشگلم
&نه من بیشتر
-من بیشتر
&نه خیر من بیشتر
-باشه هر چی تو بگی
& افلین (لبخند رضایت)
(تو خونه)
-خوشگلم برو تو
&داداشی
-جونم
&صبح خیلی زود بیدار شدیم من خیلی خوابم میاد
-قشنگم من خوابم نمیاد تو برو بخواب من یکمی کار دارم
&میگم داداشی جونم
-بله
& میشه برام قصه بگین
-حتما عزیزم تو برو تو تخت منم میام
&اخجون چشم
-نفسم لباستم عوض کن
&چشم
(یکم بعد)
-من اومدم نفسم...هه تو که هنوز تو تخت نیستی بدو برو رو تخت ببینم
&چشم رفتم
-آفرین حالا بیا بغلم آهان الهی من فدای اون چشمای عروسیکت بشم
&خدا نتونه داداشی
-برات قصه بگم؟
&اوهم
-خوب یکی بود یکی نبود...(قصه رو میگه)
&(آروم آروم با گوش دادن به قصه خوابش میگیره)
ویو کوک:
داشتم براش قصه میگفتم که دیدم خیلی شیرین خوابش برد بوسه ی روی گونش کاشتم و از تخت اومدم پایین و رفتم تو اتاق کارم
ادامه دارد...
🦋میبینید چه ادمینی دارین تو اوج خستگی براتون رمان نوشت🦋
- ۱۰.۱k
- ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط