ویو یونا یهو رفتم پایین که پسر عمم دیدم وای خدا این اینج

ویو یونا :یهو رفتم پایین که پسر عمم دیدم وای خدا این اینجا چه گوهی میخوره

جک:ببین کی اینجاست هرzه دوست داشتنی (خند )
یونا حرف دهنتو بفهم

جک :چه بلبل زبون

یونا مشکلی


جک دست یونا رو گرفت برد حیاط عمارت

یونا :چته روانی

میدونی بلبل زبونی کردن برات بد تموم میشه دستشو میزاره رو گردن یونا

یونا: مرد تیکه دستتو بردار

جک :اگه بر ندارم

جنگکوک :جونت پای خودته با مشت میزنه تو دهن جک

یونا :داشتم با جک بحث میکردم که یهو کوک اومد داشت در حدی مرگ جک میزد کوک ولش کن

کوک:یونا خفه

جک :حرف دهنتو بفهم اثلا تو کی هستی با درد

کوک :اگه نفحمم(اصلهشو میزاره روی شکم جک

یونا:کوک بسه نکن

کوک:از حرصم نمیدونستم چیکار کنم دست یونا رو گرفتم بردمش سمت ماشین انداختمش داخل ماشین خودم نشستم ماشین روشن کردم

یونا:چه غلطی داری میکنی ها ا داد

کوک : اونجا چیکار میکرد چرا دستش رو گردنت بود ؟

یونا :بتوچه خودم بلدم از خودم مواظبت کنم

کوک :هه بس باید الان از خودت دفاع کنی (ماشین میزنه کنار

یونا هز حرف های کوک ترسیدم که یهو ******
دیدگاه ها (۴)

یونا :از حرف های کوک ترسیدم که یهو در ماشین باز کرد دستم گرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط