وقتی مربی دنست بود:) 🥲💃🏻 part 3
#وقتی_مربی_دنست_بود 🥲💃🏻
نویسنده : @lady_parya
#part_3
( ا.ت ویو )
هیمنطور داشتم حرف میزدم که احساس کردم یکی داره از پشت نزدیکم می شه . ترسیدم و آب دهنمو قورت دادم .
پر سرعت برگشتمو گفتم ...
+ تو کی هستیییییی ؟ ( با جیغغغ )
دیدم که مستر.جانگ داره خیلی خونسرد نگاهم میکنه . هول شدم و خوردم زمین . بلند شدم لباسمو مرتب کردم و به نشونه ی احترام تعظیم کردم و گفتم ...
+ آنیونگ هاسئو !
_ چقدر دست و پا چلفتی ...
+ کی م ... من ؟
با چشمای خونسرد و بی احساسش نگام کرد و گفت ...
_ هوم
دوباره تعظیم کردمو گفتم
+ ببخشید معذرت م ... میخوام
_ ...
+ چرا کسی توی سالن نیست ؟
با لبخند تمسخر آمیزی نگام کرد و گفت ...
_ چون دیر رسیدی
+ من ؟ من دیر نرسیدم الان ساعت پنجه
_ ولی ساعت من چیز دیگه ایو نشونده میده دختره ی احمق
+ چی ؟ خب ساعت شما چه ساعتی و نشون میده
_ شیش
با چشمای از حدقه بیرون زده گفتم ...
+ چییییییی ؟
دوباره تک خنده ای کرد که حرصمو در آورد ولی چیزی نگفتم
+ حتما ساعت من خوابیده
به ساعتم نگاه کردمو دیدم بعلهه خوابیده
خیلی آروم جوری که نشنوه زمزمه کردم ...
+اینم شانس مایه هوف
( هوسوک ویو )
+ اینم شانس مایه هوف
تو دلم خندیدم ...
_ دختره ی دست و پا چلفتی احمق
خیلی سرد گفتم ...
_ اینم جلسه اول که دیر کردی یه بار دیگه بی نظمی ببینم حق نداری سر کلاس من حاضر بشی
+ چشم مستر.هوسوک
_ نیازی نیست بگی مربی کافیه
+ چشم
_ حالا ام برو خونه به خانوادت خبر میدم
برگشت طرفم
+ مستر.هوسوک نح ببخشید مربی لطفا به خونوادم اطلاع ندید لطفاااا
_ تو مث اینکه خیلی احمق به نظر میای
روی زانوهاش فرود اومد و التماسم کرد
+ مربی لطفاااا
_ مث اینکه خیلی اخراج شدنو دوست داری
+ نح ببخشید
_ ...
+ حالا نمیشه شما باهام کار کنید قول میدم دیگه تکرار نشه ( نق )
_ نح بچه جون گمشو خونتون
+ چشم استاد ( با گریه )
( ا.ت ویو )
چقد سرد و خشن خیلی ازش حرصم گرفت دلم میخواست خفش کنم ولی مگه چاره ای ام دارم اما خیلی جذاب بود عه ا.ت به چه چیزایی فک میکنی
مغرور حالا فک کرده کی هست
سعی کردم دیگه بهش فک نکنمو راه افتادم سمت خونه ...
.💗🫶🏻
ادامه دارد ...
#پایان_part_3
( استایل هوبی رو اسلاید دوم گذاشتم )
بچه ها واقعا ببخشید میدونم خیلی بد شد ولی اولین بارمه دارم فیک مینویسم و خب طبیعتا اصلا خوب نیست ولی بازم مرسی که خوندی و لایک کردی سعی میکنم بهتر باشم بوس:)🥲💗
نویسنده : @lady_parya
#part_3
( ا.ت ویو )
هیمنطور داشتم حرف میزدم که احساس کردم یکی داره از پشت نزدیکم می شه . ترسیدم و آب دهنمو قورت دادم .
پر سرعت برگشتمو گفتم ...
+ تو کی هستیییییی ؟ ( با جیغغغ )
دیدم که مستر.جانگ داره خیلی خونسرد نگاهم میکنه . هول شدم و خوردم زمین . بلند شدم لباسمو مرتب کردم و به نشونه ی احترام تعظیم کردم و گفتم ...
+ آنیونگ هاسئو !
_ چقدر دست و پا چلفتی ...
+ کی م ... من ؟
با چشمای خونسرد و بی احساسش نگام کرد و گفت ...
_ هوم
دوباره تعظیم کردمو گفتم
+ ببخشید معذرت م ... میخوام
_ ...
+ چرا کسی توی سالن نیست ؟
با لبخند تمسخر آمیزی نگام کرد و گفت ...
_ چون دیر رسیدی
+ من ؟ من دیر نرسیدم الان ساعت پنجه
_ ولی ساعت من چیز دیگه ایو نشونده میده دختره ی احمق
+ چی ؟ خب ساعت شما چه ساعتی و نشون میده
_ شیش
با چشمای از حدقه بیرون زده گفتم ...
+ چییییییی ؟
دوباره تک خنده ای کرد که حرصمو در آورد ولی چیزی نگفتم
+ حتما ساعت من خوابیده
به ساعتم نگاه کردمو دیدم بعلهه خوابیده
خیلی آروم جوری که نشنوه زمزمه کردم ...
+اینم شانس مایه هوف
( هوسوک ویو )
+ اینم شانس مایه هوف
تو دلم خندیدم ...
_ دختره ی دست و پا چلفتی احمق
خیلی سرد گفتم ...
_ اینم جلسه اول که دیر کردی یه بار دیگه بی نظمی ببینم حق نداری سر کلاس من حاضر بشی
+ چشم مستر.هوسوک
_ نیازی نیست بگی مربی کافیه
+ چشم
_ حالا ام برو خونه به خانوادت خبر میدم
برگشت طرفم
+ مستر.هوسوک نح ببخشید مربی لطفا به خونوادم اطلاع ندید لطفاااا
_ تو مث اینکه خیلی احمق به نظر میای
روی زانوهاش فرود اومد و التماسم کرد
+ مربی لطفاااا
_ مث اینکه خیلی اخراج شدنو دوست داری
+ نح ببخشید
_ ...
+ حالا نمیشه شما باهام کار کنید قول میدم دیگه تکرار نشه ( نق )
_ نح بچه جون گمشو خونتون
+ چشم استاد ( با گریه )
( ا.ت ویو )
چقد سرد و خشن خیلی ازش حرصم گرفت دلم میخواست خفش کنم ولی مگه چاره ای ام دارم اما خیلی جذاب بود عه ا.ت به چه چیزایی فک میکنی
مغرور حالا فک کرده کی هست
سعی کردم دیگه بهش فک نکنمو راه افتادم سمت خونه ...
.💗🫶🏻
ادامه دارد ...
#پایان_part_3
( استایل هوبی رو اسلاید دوم گذاشتم )
بچه ها واقعا ببخشید میدونم خیلی بد شد ولی اولین بارمه دارم فیک مینویسم و خب طبیعتا اصلا خوب نیست ولی بازم مرسی که خوندی و لایک کردی سعی میکنم بهتر باشم بوس:)🥲💗
۵.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.