فردا صبح بعد شب عروسی میرید خونه مامان بابا اعضا و به خود

فردا صبح بعد شب عروسی میرید خونه مامان بابا اعضا و به خودت میپیچی ولی سعی میکنی نشون ندی درد داری رنگت پریده مامانش میپرسه خیلی درد داری بعد ب اعضا چی میگه

نامجون: ام هیچی مادر جان کار خاصی نکردیم که
ا/ت: اره جون خودت(زیر لب)

جین: ام نمیدونم(جدی میفرمائید؟)
م.ج: مطمئنی؟ نگاش کن حالش خوب نیست
جین: اره بابا چیزی نیست

شوگا: اطلاعی ندارم....

جیهوپ: چه عرض کنم مادر جان

جیمین: هیچی فقط یخورده شاید شیطونی کردع باشیم همین کار دیگه ای نکردیم
م.ج: اره تو راس میگی

تهیونگ:....
م.ت: لازم نیست چیزی ازم مخفی کنی میدونم باهم...
تهیونگ: خب وقتی میدونین چرا میپرسین؟
م.ت: خواستم مطمئن شم
تهیونگ: اها

کوک: هیچی مادر جان توبه کردیم توبه
م.ک: عه🙄😐💔🤌🏻
کوک: اره دیه
دیدگاه ها (۲۲)

وقتی حامله ای و نصف شب هوس کباب کردینامجون: کباب؟ قحطی خواهر...

وقتی داری حموم میکنی اتفاقی میان تونامجون: جونننننا/ت: برو گ...

وقتی صبح بلند میشی میری پایین و از پشت بغلشون میکنی و لپشونو...

[کپشن موجود نمیباشد لطفا بعدا به اینجا مراجعه کنید با تشکر] ...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط