از تاریخ عکسهامان بیرون بیا
از تاریخِ عکسهامان بیرون بیا
پای آغوش من در میان است
یک استکان چای
یا هر چیزی
هر چیزی که پنجرههای بسته را باز کند
هر چیزی که خاطرهی عشق را
در گوشه گوشهی خانه زنده کند
دل باران میخواهد و شانههای پر اعتماد...
ازکتاب پرندهای که از بام شما پرید
🍂
پای آغوش من در میان است
یک استکان چای
یا هر چیزی
هر چیزی که پنجرههای بسته را باز کند
هر چیزی که خاطرهی عشق را
در گوشه گوشهی خانه زنده کند
دل باران میخواهد و شانههای پر اعتماد...
ازکتاب پرندهای که از بام شما پرید
🍂
- ۶۵۴
- ۱۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط