خوابت را دیدم

خوابت را دیدم ،
برگشته بودی
عطرت در هوا پیچیده بود
طعم گس نوازش دستانت
روی گونه هایم نشسته بود
مرا آنطور که میخواستم
دوست داشتی...
شده بودی همانی که حسرتش را می خوردم...
داشتی باز دل مرا با خودت می بردی...
که
"صبح"به کابوس بازگشتت پایان داد...

#زیور_شیبانی
🍃🌺🌺🌺
دیدگاه ها (۴)

قسم به پرستو آنگاه که جفتش میمیردو تنها به آشیانه باز میگردد...

به هر تارِ جانم صد آواز هست... شاملو

بمیرم تا تو چشم تر نبینیشرار آه پر آذر نبینیچنان از آتش عشقت...

در به درتر از باد زيستم در سرزمينى كه گياهى در آن نمى رويد.ا...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

the end of time after him part 52

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط