گفتند که بسپار به آن قاضی دادار

گفتند که بسپار به آن قاضیِ دادار
چون روح و دلت زخم شد از رنجش بسیار

افسوس که من درد و غم از خلق ندارم
جز شِکوه از این خلقتِ بیهوده ی غمبار

#مسلم_خزایی_ژاکاو
دیدگاه ها (۱)

آه ای زندگی منم که هنوزبا همه پوچی از تو لبریزمنه به فکرم که...

وأنه گلبي متاعلكل غريب مسافر لـ حلمه وحزن للمشتهي يبچيأنه گل...

حتى لو مابيك امل واعدني بيك ازرعلي صدفة بكل درب يمكن اجيك#عق...

شعر

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

<><><>>><>>>>><<><>>﷼ قسمت شانزدهم ]]]]16پیمایش و پیدایش نظا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط