ای دل ز هرچه هست چه باور کنی چه نه

ای دل! ز هرچه هست چه باور کنی چه نه
باید کشید دست چه باور کنی چه نه

تا کی به پای آمدنش صبر می‌کنی؟
دل برد و دل نبست چه باور کنی چه نه

وقتی که رفت در غمش اشکی نریختم
اما دلم شکست...چه باور کنی چه نه

سربسته گویمت سخن: آنکس که دوست بود
با دشمنت نشست چه باور کنی چه نه

حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار
پروانه مرده است... چه باور کنی چه نه

#مجید_ترکابادی
دیدگاه ها (۳)

به پایت عطر مریم می فشانم، باز کافی نیستبه یمن خیر مقدم نرگس...

دیوارها را سایه ها تسخیر کردندما را به دست زندگی تحقیر کردند...

از کجا پیدا شدی،اینگونه رسوایت شدممن غزل خوان تووهمراه وهم پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط