اگر گفت باید برم

اگر گفت باید برم
جلوشو نگیر!
وقتی بخواد بره ، میره... ولی همون فرصتی رو که تو آخرین لحظه داری مهربون باش،
بخند و دست از خاطره ساختن بَرنَدار!
بزن زیر دماغش بگو آهای نری بگی بد بودا... گریه نکن، بخند و بازوش رو نیشگون بگیر،
بهش نگو دوس ندارم حرفایی که به من زدی به یکی دیگه بزنی!
نگو اگر زدی پای حرفات وایسی.
نصیحت نکن،
نفرین نکن،
فقط لحظه آخر بازم از ته قلبت دوسش داشته باش انگاری قراره بمیره!
وقتی رفت... بزن زیر گریه... یه هفته،
یه ماه،
یه سال،
همچین که خالی شدی یه شب یه جایی یه زمین خوش آب و هوا گیر بیار یه چاله بکن و خاطره هاتو بریز داخلش و روش خاک بریز.
یه شاخه گل بذار سر قبرش و بشین یه فاتحه ام بخون برای روزای خوبتون.
آخرین تصویر تو ازش میشه یه خاکسپاری مُجلل و روزی که مُرد؛ ولی آخرین تصویر اون از تو میشه یه آدم مهربونِ تکرار نشدنی!
اون هربار که یادِ تو میوفته میمیره...
فکر کنم این انتقام منصفانه ای باشه!
#امیرمهدی_زمانی #کپشن
#جذاب #wallpaper #عاشقانه #عکس_نوشته #فردوس_برین #خاص #FANDOGHI #تصاویر_جذاب_دنی_زلزله😍 #مد #هنر #خلاقیت
دیدگاه ها (۳)

روی نیمکتِ کنار پارک نشسته بودم! تو فکر این بودم که:《مگه میش...

[ تو چشمام نگاه کرد ..سرمو با دستآش آورد جلو موهای روی صورتم...

بیا برگردیم به زمان های خیلی دور.. زمانی که عاشقانش برای ابر...

داشتم غر غر میکردم من فلان چیز رو ندارم، من بهمان چیز رو ندا...

خون آشام عزیز (56)

پارت ۲۲بچه ها بشدت گشادیم میاد شرمندهته. خیلی خب بیا کادوتو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط