وقتی عاشق شوهر خواهرتی
وقتی عاشق شوهر خواهرتی
part²⁶
لیسا: اهم اهم(سرفه)
همه سرا چرخید سمت لیسا
لیسا: امم... مامان، بابا، شوهر خواهر، خواهر، بچه ها و جین امشب گفتم دورهم جمع شیم که یه خبر مهمو بهتون بگم
همه با چشمای ریز شده به لیسا نگاه میکردن
البته من نه چون میدونستم قضیه از چه قراره
لیسا:راستش.... من... من حاملم
همه باهم جز ا/ت: چییییییی
ا/ت: خانواده عزیزم تا تعجبیتتون از بین نرفته به منم گوش بدید باید بگم کهه.... منم حاملممممم
همه باهم متعجب تر از قبل: چییبیییییییییییی
جیمین و جین بلند شدنو به طرز خیلی خنده داری پریدن تو بغل همدیگه
و از اونجایی که هردو قصد داشتن بپرن تو بغل اون یکی هردوشون پریدن بالا ولی چون پای هیچکدوم رو زمین نبود با مغز افتادن زمین
ولی فکر کنم هیچ دردی احساس نکردن چون هردو باهم با شور و هیجان زیاد گفتن
جین و جیمین: شوهر خواهر دوباره بابا میشیممممممم
وقتی مامان وبابا بهمون تبریک گفتن و جمع یکم اروم شد لورن امد پیشم و گفت
لایک بشه؟
نظرتونو تو کامنتا بگید کیوتام🙂💜
part²⁶
لیسا: اهم اهم(سرفه)
همه سرا چرخید سمت لیسا
لیسا: امم... مامان، بابا، شوهر خواهر، خواهر، بچه ها و جین امشب گفتم دورهم جمع شیم که یه خبر مهمو بهتون بگم
همه با چشمای ریز شده به لیسا نگاه میکردن
البته من نه چون میدونستم قضیه از چه قراره
لیسا:راستش.... من... من حاملم
همه باهم جز ا/ت: چییییییی
ا/ت: خانواده عزیزم تا تعجبیتتون از بین نرفته به منم گوش بدید باید بگم کهه.... منم حاملممممم
همه باهم متعجب تر از قبل: چییبیییییییییییی
جیمین و جین بلند شدنو به طرز خیلی خنده داری پریدن تو بغل همدیگه
و از اونجایی که هردو قصد داشتن بپرن تو بغل اون یکی هردوشون پریدن بالا ولی چون پای هیچکدوم رو زمین نبود با مغز افتادن زمین
ولی فکر کنم هیچ دردی احساس نکردن چون هردو باهم با شور و هیجان زیاد گفتن
جین و جیمین: شوهر خواهر دوباره بابا میشیممممممم
وقتی مامان وبابا بهمون تبریک گفتن و جمع یکم اروم شد لورن امد پیشم و گفت
لایک بشه؟
نظرتونو تو کامنتا بگید کیوتام🙂💜
۵.۰k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.