My scary vampire...
My scary vampire...
پارت۱۳
ا.ت : ن ... ن ... نونا ...( جیغ )
ویو ا.ت ...
وقتی در رو باز کردم با .. با خواهرم مواجه شدم .. ک پر از خون بود و بی حال اون گوشه افتاده بود ...
جیغ کشیدم ....
نفس نفس میزدم
نگاش کردم
دوباره جیغ کشیدم ..
ا.ت : نوناااااا ... جیغ .. و قش
(بل بل)
ویو کوک ...
توی اتاقم بودم ک صدای جیغ شنیدم
رفتم بیرون ...
ا.ت ... وای چرا اون در رو باز کردی لعنتی
رفتم خواستم تنبیهش کنم ک جیغ کشید و گفت نونا ... بعدم قش کرد خواست بیوفته سریع دویدم گرفتمش ...
÷ : ا.ت ... ا.تت ( جیغ )
( ایشون خواهر ا.ت بودن )
÷ یاااا خواهرمم اوردی اینجا ...
چی از جون ما میخوای ... بزار اون بره
کوک : ( در رو بست قفلش کرد ... ا.ت رو بغل کرد و رفت )
ویو ا.ت ...
چشامو که باز کردم ... توی اتاق کوک بودم .. هان .. چی شدهه ...
ک جونگکوک اومد پیشم ...
کوکی: حالت خوب ؟
پارت بعد ؟
حوصلم شد امروز میزارم
ببخشیدم دیر شد ...
پارت۱۳
ا.ت : ن ... ن ... نونا ...( جیغ )
ویو ا.ت ...
وقتی در رو باز کردم با .. با خواهرم مواجه شدم .. ک پر از خون بود و بی حال اون گوشه افتاده بود ...
جیغ کشیدم ....
نفس نفس میزدم
نگاش کردم
دوباره جیغ کشیدم ..
ا.ت : نوناااااا ... جیغ .. و قش
(بل بل)
ویو کوک ...
توی اتاقم بودم ک صدای جیغ شنیدم
رفتم بیرون ...
ا.ت ... وای چرا اون در رو باز کردی لعنتی
رفتم خواستم تنبیهش کنم ک جیغ کشید و گفت نونا ... بعدم قش کرد خواست بیوفته سریع دویدم گرفتمش ...
÷ : ا.ت ... ا.تت ( جیغ )
( ایشون خواهر ا.ت بودن )
÷ یاااا خواهرمم اوردی اینجا ...
چی از جون ما میخوای ... بزار اون بره
کوک : ( در رو بست قفلش کرد ... ا.ت رو بغل کرد و رفت )
ویو ا.ت ...
چشامو که باز کردم ... توی اتاق کوک بودم .. هان .. چی شدهه ...
ک جونگکوک اومد پیشم ...
کوکی: حالت خوب ؟
پارت بعد ؟
حوصلم شد امروز میزارم
ببخشیدم دیر شد ...
۹.۰k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.