به کردار ابری ببار اگر می باری
به کردار ابری ببار اگر میباری
که سرود باران در منقار مرغی سرگردان است.
سراسیمه سلام
اگر آنچه بر یال اسب میجنبد،
سپیدهدمان است.
با چشمان مسافری
که از سالهای هیمه ــ و ــ گرگ میآید
مینگرم
بلوطی را که اینک پلک میگشاید
خواب از نژادی دشمن است
که تا دیده بر هم مینهم
عریانترین خنجر را بر گلوی دوست میبینم
با پرندهای میآویزم
ــ بدانگونه غمآلود ــ
که گریبان اولین ستاره را به گریه بگیرم
آمیزش صدایی را میشناسم
در برنجزاری که آوای پرندهایش میآراست
و انارستانی که گریانی در آن بود
اکنون تنها شکوفهای
به شهادت کافیست
که من همیشه گریان بودم.
#هوشنگ_چالنگی
┅═•❃♥️❃•═┅
که سرود باران در منقار مرغی سرگردان است.
سراسیمه سلام
اگر آنچه بر یال اسب میجنبد،
سپیدهدمان است.
با چشمان مسافری
که از سالهای هیمه ــ و ــ گرگ میآید
مینگرم
بلوطی را که اینک پلک میگشاید
خواب از نژادی دشمن است
که تا دیده بر هم مینهم
عریانترین خنجر را بر گلوی دوست میبینم
با پرندهای میآویزم
ــ بدانگونه غمآلود ــ
که گریبان اولین ستاره را به گریه بگیرم
آمیزش صدایی را میشناسم
در برنجزاری که آوای پرندهایش میآراست
و انارستانی که گریانی در آن بود
اکنون تنها شکوفهای
به شهادت کافیست
که من همیشه گریان بودم.
#هوشنگ_چالنگی
┅═•❃♥️❃•═┅
۶.۰k
۱۲ دی ۱۴۰۰