تنها تــر از نیلوفرِ مُردابِ خاموشی
تنها تــر از نیلوفرِ مُردابِ خاموشی
غمگین تراز بارانیِ سردی که می پوشی
با چشم هایی خسته و تب کرده بیدارم
می ترسم از یک پلـک و یک دنیا فراموشی
یک شب دلت راجای من بی"تو"تصورکن
دیدی چه ساده مثل سیر وسرکه می جوشی
فنجان قهوه ، شعر، شب ،"نه نه " نمیچسبد
لطفا بمان حتی اگر چیزی نمی نوشی
لطفا شبت را روی بازوهای من سر کن
ای چشم هایت بهترین دارویِ بی هوشــی
رویای من مردن به روی دست های توست
هرچند بعد ازمن تـوهم مشکی نمیپوشی
غمگین تراز بارانیِ سردی که می پوشی
با چشم هایی خسته و تب کرده بیدارم
می ترسم از یک پلـک و یک دنیا فراموشی
یک شب دلت راجای من بی"تو"تصورکن
دیدی چه ساده مثل سیر وسرکه می جوشی
فنجان قهوه ، شعر، شب ،"نه نه " نمیچسبد
لطفا بمان حتی اگر چیزی نمی نوشی
لطفا شبت را روی بازوهای من سر کن
ای چشم هایت بهترین دارویِ بی هوشــی
رویای من مردن به روی دست های توست
هرچند بعد ازمن تـوهم مشکی نمیپوشی
۲.۰k
۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.