پارت سوم
پارت سوم
وقتی بهت خیانت کرد
ویو ا/ت
راه افتادم سمت خونه ی هیونگ وقتی رسیدم زنگ زدم
ا/ت: زینگگگگگگگگگ
جین: رفتم از پشت ایفون دیدم رسیده درو باز کردم
ویو ا/ت
انقد حالم بد بود که فقط به جین هیونگ سلام کردم و مستقیم به سمت یکی از اتاقا رفتم
وقتی به اتاق رسیدم دیگه نتونستم حجم اشکامو تحمل کنم پس اجازه به ریختنشون دادم
فکر کن.
کسی کع میگفت تو رو با دنیا عوض.نمیکنم حالا یه دختر رو اونم کی امل ینی دوس دختر قبلیش رو بوسید اونم توی بار
حعی 💔
رفتم رو تخت دراز کسیدم انقد گریه کردم که نفهمیدم چقد گذشته.فقط بعد از یه مدت با خوردن نور به صورتم متوجه شدم صبح شده
بدون شرط 🙂
پارت بعدی رو امروز مینویسم
وقتی بهت خیانت کرد
ویو ا/ت
راه افتادم سمت خونه ی هیونگ وقتی رسیدم زنگ زدم
ا/ت: زینگگگگگگگگگ
جین: رفتم از پشت ایفون دیدم رسیده درو باز کردم
ویو ا/ت
انقد حالم بد بود که فقط به جین هیونگ سلام کردم و مستقیم به سمت یکی از اتاقا رفتم
وقتی به اتاق رسیدم دیگه نتونستم حجم اشکامو تحمل کنم پس اجازه به ریختنشون دادم
فکر کن.
کسی کع میگفت تو رو با دنیا عوض.نمیکنم حالا یه دختر رو اونم کی امل ینی دوس دختر قبلیش رو بوسید اونم توی بار
حعی 💔
رفتم رو تخت دراز کسیدم انقد گریه کردم که نفهمیدم چقد گذشته.فقط بعد از یه مدت با خوردن نور به صورتم متوجه شدم صبح شده
بدون شرط 🙂
پارت بعدی رو امروز مینویسم
۶۲.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.