تک پارتی [درخواستی]
تک پارتی [درخواستی]
هیونجین
وقتی بهت خیانت میکنه
(هیونجین+میهی_)
میهی ویو
امروز سالگرد ازدواج منو هیونجین بود من واقعا خیلی عاشقشم خیلی خیلی خیلی عاشقشم
امروز بهش زنگ زدم گفتم که دیر میرم خونه برای اینکه سوپرازش کنم
خونه رو تزئین کردم یه لباس خوشگل پوشیدم آرایش کردم میز شام هم چیدم که صدای چرخیدن کیلید توی در اومد رفتم پشت مبل قایم شدم که هیونجین وقتی داشت یه دختر رو میبوسید وارد خونه شد
_اینجا چه خبره؟
+میهی مگه قرار نبود امروز دیر بیای (با لکنت)
_عاها دیر بیام که تو هر غلطی دلت خواست بکنی
_ازت متنفرم ازت متنفرم (داد گریه)
میهی با دو از خونه زد بیرون هیونجین هم دنبالش میدوید بلند اسمش رو صدا میزد
+میهی وایستا بزار برات توضیح بدم
_گمشو حتا نمیخام ریختت رو ببینم
همینجوری داشتم تو خیابون میدویدم که یهو سیاهی
ویو هیونجین
من چیکار کردم خدایا همینجوری که داشتم دنبال میهی میدویدم یهو ماشین زد به میهی
+میهی (داد گریه)
رفتم جلو بدن بیجونش رو بغل کردم
+عشقم چشای خوشگلت رو باز کن بهم نگاه کن خواهش میکنم(گریه)
+منتظر چی هستید زنگ بزنید آمبولانس (داد)
اورژانس اومد میهی رو با خودش به بیمارستان برد منم باهاشون رفتم [منظورم اینه که با آمبولانس به بیمارستان رفت همراه میهی]
وقتی یه بیمارستان رسیدیم میهی رو مستقیم بردن اتاق عمل
(علامت دکتر×)
×همراه خانم لی میهی؟
+بله دکتر حال همسرم خوبه؟
×متاسفم ولی
نام: لی میهی
علت مرگ:تصادف
تاریخ:2023/7/12
هیونجین
وقتی بهت خیانت میکنه
(هیونجین+میهی_)
میهی ویو
امروز سالگرد ازدواج منو هیونجین بود من واقعا خیلی عاشقشم خیلی خیلی خیلی عاشقشم
امروز بهش زنگ زدم گفتم که دیر میرم خونه برای اینکه سوپرازش کنم
خونه رو تزئین کردم یه لباس خوشگل پوشیدم آرایش کردم میز شام هم چیدم که صدای چرخیدن کیلید توی در اومد رفتم پشت مبل قایم شدم که هیونجین وقتی داشت یه دختر رو میبوسید وارد خونه شد
_اینجا چه خبره؟
+میهی مگه قرار نبود امروز دیر بیای (با لکنت)
_عاها دیر بیام که تو هر غلطی دلت خواست بکنی
_ازت متنفرم ازت متنفرم (داد گریه)
میهی با دو از خونه زد بیرون هیونجین هم دنبالش میدوید بلند اسمش رو صدا میزد
+میهی وایستا بزار برات توضیح بدم
_گمشو حتا نمیخام ریختت رو ببینم
همینجوری داشتم تو خیابون میدویدم که یهو سیاهی
ویو هیونجین
من چیکار کردم خدایا همینجوری که داشتم دنبال میهی میدویدم یهو ماشین زد به میهی
+میهی (داد گریه)
رفتم جلو بدن بیجونش رو بغل کردم
+عشقم چشای خوشگلت رو باز کن بهم نگاه کن خواهش میکنم(گریه)
+منتظر چی هستید زنگ بزنید آمبولانس (داد)
اورژانس اومد میهی رو با خودش به بیمارستان برد منم باهاشون رفتم [منظورم اینه که با آمبولانس به بیمارستان رفت همراه میهی]
وقتی یه بیمارستان رسیدیم میهی رو مستقیم بردن اتاق عمل
(علامت دکتر×)
×همراه خانم لی میهی؟
+بله دکتر حال همسرم خوبه؟
×متاسفم ولی
نام: لی میهی
علت مرگ:تصادف
تاریخ:2023/7/12
۱۶.۸k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.