💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨

💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
ادامه یpart55🤍✨
(چند مین بعد)
صدای در اومد و مادر جیمین وارد شد
تا ما دخترا رو دید گفت
خانم پارک: اینجا چ خبرهههه این خانوما کین؟؟؟؟
جیمین:سلام ماماننن (بغل)
خانم پارک:سلام عزیزممم(بغل متقابل و بوس)
خانم پارک همه ی پسرا رو بغل کرد و کلی قربون صدقشون رف ک یهو چشمش افتاد ب ما
خانم پارک: عااا راستی خانوما رو معرفی نکردین
ته:من معرفی میکنم
ایشون جیوو هستن همسر آینده ی جین و خواهر دو قلوی مینجی
خانم پارک:چییییی !؟؟؟ همسر جین😳؟؟
ته:اره بزارین همه رو معرفی کنم بعد واکنش نشون بدین
خانم پارک:واییی لابت تا آخرش سکته میکنم
ته:خدا نکنه عع
خب ایشونم مینجی هستن خواهر دو قلوی جیوو و..... همسر من ☺️
خانم پارک:ای قلبم
ته:ایشون هم یونا هستن خواهر عزیز دردونه ی من و ...
ک کوک پرید وسط حرفش
کوک:همسر منهههه
ته:اره همین ک کوک گفت و آخری یعنی ایشون هم مانیا هستن دوست دخترا و ایشالا عروس شما
خانم پارک:چیییی یعنی چی عروس من یعنی چی خواهر تو زن کوک یعنی چی اینایی ک میگین
آقای پارک: عزیزم من همشو برات تعریف میکنم بچه ها دیگه باید برن دیرشون میشه
نامی:اره آقای پارک شما زحمتش رو بکش ما دیگه باید بریم....
(تا پارت بعد فعلا)