مادر
#مادر
مادر
پنجره ام گمگشته
بی هوا مانده امُ
در باد و بر باد رفته.
کاش میشد بوی تَنَت را دزدید ، از باد
منم در باد و بر باد رفته.
دیوار همصحبتِ خوبیست اما
چون تو، از منِ تو نمیگوید
در یادیُ
منم از یاد رفته.
مادر
در این شهرِ بی شعر
منِ بی وزن
بیقافیه ترینم
در این شهرِ بیباران
ابری ترینم
در این طوفان
برباد رفته ترینم
راستی
کاش میشد بوی تورا از باد دزدید.
مادر
نگو از عشق
بگو از خم ابروانت
نگو از شفق
بگو از خونین دل
نگو از سیاهی شب
بگو از سفیدی گیسوانت
نگو از من
بگو از تو.
مادر
پنجره ام گمگشته
بی هوا مانده امُ
در باد و بر باد رفته.
کاش میشد بوی تَنَت را دزدید ، از باد
منم در باد و بر باد رفته.
دیوار همصحبتِ خوبیست اما
چون تو، از منِ تو نمیگوید
در یادیُ
منم از یاد رفته.
مادر
در این شهرِ بی شعر
منِ بی وزن
بیقافیه ترینم
در این شهرِ بیباران
ابری ترینم
در این طوفان
برباد رفته ترینم
راستی
کاش میشد بوی تورا از باد دزدید.
مادر
نگو از عشق
بگو از خم ابروانت
نگو از شفق
بگو از خونین دل
نگو از سیاهی شب
بگو از سفیدی گیسوانت
نگو از من
بگو از تو.
۱.۳k
۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.