باجی

(باجی) :

/وایسا ببینم در چرا بازه و اون کسی که اونجا افتاده... کازوتورا!!! /

__هردو به سمت کازوتورا دویدند__

(چیفویو) :

/ن.. نه..... نهههه این... این امکان نداره/«با گریه»

(باجی) :

دستم روی بدن کازوتورا گذاشتم ولی / بدنش سرده و کلی خون از دست داده... اون..... اون مرده/اشکام بند نمیومد... نمیتونستم باور کنم همچین اتفاقی افتاده... اخه چرا اون بهمون پیام داد چون ممکن بود ما بیایم دنبالش و متهم کشته بشیم.. /کازوتورااااااااا/«جیغ »

__چیفویو کنار باجی میشینه بغلش مبکنه و باهم گریه میکنن__


خب درخواست کرده بودین غمگین باشه ولی بیشتر از این بلد نبودم راستش و ادامه ش اینجا گذاشتم چون طولانی بود پست نمیشد..... چطوره؟؟
دیدگاه ها (۴)

ولی هانما و سانزو😔😔

چون دوست داشتید بازم گذاشتم❤❤فقط کیریشیما تو اسلاید دو😂😂😂

تک پارتی درخواستی/باجی کازوتورا چیفویو(از زبان نویسنده) :باج...

عرررر رند شوددددد😂😂😂

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط