یه وقتایی یه حرفایی چنان آتیشت میزنه که دوست داری فریاد

یه وقتایی، یه حرفایی، چنان آتیشت میزنه که دوست داری فریاد بزنی، ولی نمیتونی! دوست داری اشک بریزی، ولی نمیتونی! حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه! تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه، به این میگن “درد بی درمون”
دیدگاه ها (۴)

ﺍﻟﻤﺎﮔﺪﺭ ﮔﺪﺍﻣﻲ #ﻳﺤﺠﻲ ﻻﻳﻀﻞﻳﺤﺠﻲ #ﻭﺭﺍﻱ ...ﺧﺎﻑ ﺍﺳﻤﻌﻪ # ﺣﺠﺎﻳﻪ ﺗﺠﺮﺡ...

نه توان خواستن دارم نه توان فراموش کردن سهم من از تو چیست؟ ف...

امیره بکلماتی:لا تهمل #زهرتک کی لا یسقیها #غیرک

یهل یمکم هواها الروح جدامدربکم بیه الی ما تچل جداممبارک ع...

چند پارتی دخواستی

سال ها گذشت... تا اینکه فهمیدم ...فهمیدمهمیشه اونی که میخوای...

داستان زندگی من امشب 👇شب یلداست و همه پیش خانوادشونن ولی تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط