سال ها گذشت تا اینکه فهمیدم

سال ها گذشت... تا اینکه فهمیدم ...

فهمیدم
همیشه اونی که میخوای نمیشه...
فهمیدم
هر کی که باهاته الزاماً دوستت نیست...
فهمیدم
که بی تفاوتی بزرگ ترین انتقامه...
فهمیدم
خدا بهترین دوسته...
فهمیدم
خانواده بزرگ ترین شانسه...
فهمیدم
رفتن همیشه از روی نفرت نیست...
فهمیدم
هر کی زبونش نرمه دلش گرم نیست...
فهمیدم
هر کی اخلاقش تنده جنسش سخت نیست...
فهمیدم
هر کی میخنده بدون درد و غم نیست...
فهمیدم
کسی موظف به اروم کردنت نیست...
فهمیدم
جنگ کردن با خیلیا اشتباهه محضه...
فهمیدم
خیلی موقع ها خواسته هات حتی با
گریه و التماس انجام شدنی نیست...
فهمیدم
گاهی اوقات دلت تنگه اون آدمای
دوست داشتنی سابق میشه...
فهمیدم
گاهی اوقات صمیمی ترین کست
میشه غریبه ترین آدم...
فهمیدم
گاهی اوقات با همه وجودت کسیو
دوست داری و اون نمیبینتت...
فهمیدم
گاهی اوقات باید رفت...
فهمیدم باید دل کند ...!
فهمیدم باید گذشت ...!
فهمیدم باید رد شد ...!
دیدگاه ها (۵)

گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهدجز گپ ریز ریز با مادرمهی من حرف بز...

لازم نیست یکدیگر راتحمل کنیم ...کافی‌ست همدیگر را قضاوت نکنی...

زمان زیادی گذشت... فهميدم هميشه اونى كه ميخواى نميشه...! فهم...

فیک درس هایی از تاریکی | ادامه ی پارت 22

پارت 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط