دلم برای خانه ی مادر بزرگ

♥ ️🍂 دلم برای خانه ی مادر بزرگ
تنگ شده،برای سفره ی
شلوغمان که دست دراز
میکردم وبه آخرش نمی رسید
ویخچال مهربانی که هر
چه درش را باز می کردم
وهندوانه می خوردم
♥ 🍂 کسی را خبر نمی کرد

‎‌‌‌
دیدگاه ها (۵)

جز #تُ هیچکس نمی تواندجانم رابه لبم بیاوردصدایم کن ‎‌‌

آخرش همه ما ‌اینجوری منمیریم صلوات ! 😂 😂 😂

کاش کسی پاییز را سرو ته میکرد برگان به درخت می چسبیدند تو به...

من راوی گذشته های دورم....جهان رنگ عوض کرده و پنجره ها باز ش...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

😔 دلم سوخت،برای پزشکیان، که آمده بود جملاتی از نهج البلاغه ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط