part

part 6

خوب شرطا
کامل شدن پس میزارم 🫂🖇
البته شرط پارت بعدی ۵ تا فالو و ده تا لایک بیشترم که بهتر :)


و..........
وقتی دید اضطراب دارم و ترسیدم گفت

تهیونگ : نه !!
اخ ... من از سر کار که اومدم چیزی نخوردم ، واس همین از حال رفتم

کوکی : ینی هیچ ضربه ای به سرت نخورد ؟!!

تهیونگ : نه

همون لحظه فهمیدم که داره دروغ میگه میخواستم بگم چرا دروغ گفتی اما همون لحظه
.
.
.
یوری دستش رو به سمت تهیونگ گرفت و بهش یه شکلات داد

یوری : بخور حتما حالت بد شده
خوب میشی ( لبخند )

تهیونگ : ممنونم

و قبلوش کرد و خوردش
حالم داشت بهم میخورد
و همون لحظه نگاه همه با تعجب رو زمین بود
یه نگاه انداختم که ای وای !!!!
تمام لباس های زیرم
وسیله هام رو زمین بود و از هه بد تر دقیقا بغل تهیونگ یه نوار بهداشتی افتاده بود
واییی خداااااا !!!!!،
آبروم رفتتتت !!!!!
همون لحظه

جیمین : ميگما تو اتاقت رو جمع نمیکنی ؟

ا.ت : اممممم......اممممم
خوب !!

شوگا : چرا اینا رو زمینن !؟

که یهو نگاشون به نوار بهداشتی افتاد
نههههههههههه
چراااا ؟؟؟

شوگا : اهممم
اهمممم چقدر گرمه من برم بیرون
اهمممم ( صداشو صاف میکرد )

جیمین چشماش گرد شد

جیمین : وایی این دور و بر ها آب نیست تشنمه آبببب !

من از خجالت آب شدم و کوک یجوری نگاهم می‌کرد
که

یوری : گفت وای باید اینجارو تمیز کنی

و رفت آبروم رفت
تهیونگ هنوز اونو ندید بود که می‌خواست بلند شه
دستشو گذاشت روی نوار و چسبش چسبید به دستش

تهیونگ : خوب بریم دیگه
واییییییییی !!

یه نگاهی به دستش کرد و بلند داد زد و

تهیونگ : وایی چیزه این ... این
وای ببخشید من برم !

آبروم رفت
میخواستم بمیرم و برای اینکه جمعش کنم چاره ای جزء رفتن نداشتم

ا.ت : اوپااااا !!
من رفتم تو ماشین

راه افتادیم و رفتیم
عالیه .... داریم میریم سینما
خوبه !!!! این فیلم تازه اکران شده و تازه پخش شده
.
.
.
.
پیاده شدیم و رفتیم داخل
اونجا چند نفر بودن که بهمون تعظیم کردن
خوب منم تعجب کردم
بیخیال یه پاپ کرن و بابل تی. خریدم و رفتم نشستم صندلی جلو و همه اومدن
من جدا نشسته بودم
که تهیونگ اومد نشست بغلم چرا ؟؟؟؟
بیخیال به من چه
اسکل بازی در نمیارم

( ویو تهیونگ )
خوب باید یجوری از دلش دربیارم و عذرخواهی کنم
.
.
.
فیلم شروع شد و برقا خاموش شد
من همون لحظه نفسم گرفت و ترسیدم
( فوبیا ) دارم
ترسیده بودم دستمو مشت کردمو فشار دادم
کوک میدونست و رفت گفت که رو شنش کنن
کی با نور فیلم میبینه آخه؟!
احساس تحقیر نسبت به خودم داشتم ؟!

یوری : کی با چراغ روشن فیلم میبینه

تحمل کردمو چیزی نگفتم
و بازم

یوری : بچه ها هم دیگه نمی‌ترسن

بلند شدم گفتم

ا.ت : اگ مشکل داری برو گمشو بیرون هیچ کس نمیخواد تورو ببینه ! ( با صدای بلند )

کوک سعی نمی‌کرد دعوا رو تموم کنه ...
دیدگاه ها (۱۰)

بهار برسه :)💫🖇

کیمیای روح 🌧💫🦋

نظرتو در مورد فعالیت ها و فیلم و فیک بنویس 🖇🤍https://harfeto...

سریالای که باهاشون گریه کردیم 🤍💫من همرو دیدم شما چند تاشو دی...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط