همه ی مادر خیال مان به یک جای دنج و دور از شلوغی این ...

🍂
همه ی ما،در خیال مان به یک جای دنج و دور از شلوغی این شهر نیازمندیم ...
خیالی که گرد خستگی ها را از دوشمان می تکاند و ما را از تاریکی دور می کند!
این خیال دست ما را می گیرد...
تا در دشت ها و کوه ها اوج بگیریم و تهی شویم از اندوه ...!
و آرزوهایمان جان تازه ای می گیرند و در فراز کوه ها با ما می رقصند!
این خیال حتی می تواند نجات روحمان باشد و اشک هایمان را بدزدد و خنده را به لبانمان باز گرداند...!
همان خیال
همان جای دنج ..
که ما را از اندوه می رهاند و لبخند هایمان را روانه می کند...
همان نقطه ی خوشبختی !
یا همان پرتو های روشن امید ...
آنگونه که دیگر تو در لا به لای زندگی هرگز پیر نمیشوی ...!

#زهرا_شکوری
دیدگاه ها (۱)

آرام شده‌اممثل درختی در پاییزوقتی تمام برگ‌هایش راباد برده ب...

انگشتت را هرجای نقشه خواستی بگذارفرقی نمی‌کند تنهایی من عمیق...

اندک حوصله ی غریبی که در میانمان بود چه موقع کوچ کرد ؟! که ح...

بادی غمگینمشاخه را تکان می‌دهم و تو را می‌بینم که در سبد دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط