پارت

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷

پارت : ۶

ویو ا.ت
بعد از اینکه لانا رفت بیرون تا صورتشو بشوره استاد اومد داخل و گفت
استاد : دانشجوهای عزیز ، امروز یه چکاب داریم شما باید لباس های ورزشی که بهتون میدیم رو بپوشید و برید توی محوطه ی دانشگاه تا بهتون بگم چیکار کنید
+ : ای خدا چکاب دیگه چه کوفتیه ( زیر لب . کلافه )
& : پشمک ژونم خوش میگذره ناراحت نباش...
استاد لباسارو پخش کرد تا بریم بپوشیم
رفتیم و لباسارو عوض کردیم وایس ببینم این دیگه چه لباسیه ؟! من این و نمیپوشم عمراااا
استاد : زود باشید دخترا
هعی خدا مجبورم
با بورام رفتیم تو محوطه دیدم کیسه بوکس و زمین مبارزه گذاشتن تو گوشه ی محوطه واون طرف هم یجوری چیدن که بشه زمین دو میخوان ما چیکار کنیم واقعا ؟
استاد : خب یه توضیحی میدم درباره ی اینجا کسایی که میخوان بوکس تمرین کنن بیان این طرف و بعد از تمرین حریف برای اون ها مشخص میشه و مبارزه میکنن و بعد هم میرن مسابقه ی دو وکسایی که تمرین نمیکنن میرن دستشویی هارو تمیز میکنن
& : پشمک بهمون خوش میگذره اخماتو وا کن
+ : اخه اگه من نخوام تمرین کنم باید کیو ببینم ؟!
رفتیم سمت کیسه بوکسا...

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

لباسای ورزش برای دخترا پارت : ۶

هنر و صدای دخترای کشور 🎀🤌🏻

:(رابرت من این سنگو دوس ندارم ...شبیه داشاقه...🗿🤌🏻:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط