خوابیدم
خوابیدم
صبح با ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیوم تهیونگ خوابه فهمیدم زود بلند شدم برای همین رفتم صبحونه ی خوب درست کردم و بعد رفتم تا تهیونگو بیدار کنم
_ته...تهیونگ
+ها
_بلند شو صبحونه
+یه زره دیگه
_نه پاشو
پاشد اول آماده شد بعد اومد بیرون
+به به چه کردی . خبریه ؟
_نه صب زود بیدار شدم کفتم صبحونه درست کنم
+اوکی
خوردیم شون و بعد رفتیم بیرون
مسئول: خوب امروز مبارزه ی بدون سلاح رو یاد میگیرین تبق معمول حریف دارین ولی باید تکی برید داخل.
من منبارزه بلد بودم ولی نمیدونم چرا ترسیدم. اول از همه رفتم تو یه مرد چاق اونجا بود تا شرو کردیم زدم یه نقاط ضعفش زمانی که خم شد با مشت زدم تو سورتش ولی اون منو انداخت زمین که با پا هام گرفتمشو داشتم خفش میکردم که گفتن برم بیرون رفتم بیرون
♤خوش گذشت خانم کیم
_بله خیلی
♤اونجا با کی سرو کار داریم
_یه مرد چاق
♤او پس مشکلی نیست
+آفرین
_ممنون
تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️😘
صبح با ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیوم تهیونگ خوابه فهمیدم زود بلند شدم برای همین رفتم صبحونه ی خوب درست کردم و بعد رفتم تا تهیونگو بیدار کنم
_ته...تهیونگ
+ها
_بلند شو صبحونه
+یه زره دیگه
_نه پاشو
پاشد اول آماده شد بعد اومد بیرون
+به به چه کردی . خبریه ؟
_نه صب زود بیدار شدم کفتم صبحونه درست کنم
+اوکی
خوردیم شون و بعد رفتیم بیرون
مسئول: خوب امروز مبارزه ی بدون سلاح رو یاد میگیرین تبق معمول حریف دارین ولی باید تکی برید داخل.
من منبارزه بلد بودم ولی نمیدونم چرا ترسیدم. اول از همه رفتم تو یه مرد چاق اونجا بود تا شرو کردیم زدم یه نقاط ضعفش زمانی که خم شد با مشت زدم تو سورتش ولی اون منو انداخت زمین که با پا هام گرفتمشو داشتم خفش میکردم که گفتن برم بیرون رفتم بیرون
♤خوش گذشت خانم کیم
_بله خیلی
♤اونجا با کی سرو کار داریم
_یه مرد چاق
♤او پس مشکلی نیست
+آفرین
_ممنون
تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️😘
- ۷.۰k
- ۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط