کربلا....جمعه سوم محرم الحرام
کربلا....جمعه سوم محرم الحرام
سال61هجری قمری عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کارداوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.*عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:»مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اندو اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!« عمر بن سعد تا از پیام امام(ع)مطلع گشت، گفت:»امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!«سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند.......
السلام علیک یااباعبدالله الحسین (ع)🌷 🌷 🌷 🌷
سال61هجری قمری عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کارداوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.*عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:»مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اندو اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!« عمر بن سعد تا از پیام امام(ع)مطلع گشت، گفت:»امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!«سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند.......
السلام علیک یااباعبدالله الحسین (ع)🌷 🌷 🌷 🌷
۱.۴k
۱۴ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.