تفکر در کلام خدا
✍این آیه، مهم ترین و صریح ترین آیه قرآن در مورد شكر نعمت و یا كفران آن است، كه بعد از آیه ى مربوط به نعمت آزادى و تشكیل حكومت الهى، به رهبرى حضرت موسى مطرح شده است و این، رمز آن است كه حكومت الهى و رهبر آسمانى مهم ترین نعمت هاست، و اگر شكرگزارى نشود خداوند مردم ناسپاس را به عذاب شدیدى گرفتار مى كند.
شكر نعمت مراحلى دارد:
الف: شكر قلبى كه انسان همه ى نعمت ها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانى، نظیر گفتن «الحمدللَّه».
ج: شكر عملى كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسیر رضاى خدا و خدمت به مردم به دست مى آید.
امام صادق علیه السلام فرمود: شكر نعمت، دورى از گناه است و نیز فرمود: شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیركى و علم و عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضى باشد و نعمت هاى الهى را وسیله ى گناه قرار ندهد، شكر واقعى آن است كه انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد.(7)
شكر در برابر نعمت هاى الهى بسیار ناچیز و غیرقابل ذكر است، به قول سعدى:
بنده همان به كه زتقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
كس نتواند كه بجا آورد
در حدیث مى خوانیم كه خداوند به موسى وحى كرد: حقّ شكر مرا بجا آور. موسى گفت: این كار امكان ندارد، زیرا هر كلمه ى شكر نیز شكر دیگرى لازم دارد. وحى آمد: همین اقرار تو و این كه مى دانى هر چه هست از من است، بهترین شكر من است.(8)
به گفته ى روایات، كسى كه از مردم تشكر نكند از خدا نیز تشكر نكرده است. «من لم یشكر المنعم من المخلوقین لم یشكر اللَّه».(9)
اگر نعمت خدا را در مسیر غیر حقّ مصرف كنیم، كفران نعمت و زمینه كفر است. «لئن كفرتم»، «بدّلوا نعمة اللَّه كفراً»(10) كسانى كه نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند.
-----
7) تفسیر نمونه.
8) تفسیرنمونه.
9) بحار، ج 71، ص 44.
10) ابراهیم ،28.
- سنّت خداوند بر آن است كه شكر را وسیله ى ازدیاد نعمت قرار داده و این سنّت را قاطعانه اعلام كرده است. «تأذن ربّكم»
شكر نعمت نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بیرون كند.
- خدا براى تربیت ما، شكر را لازم كرد نه آنكه خود محتاج شكر باشد. «ربّكم»
- با شكر نه تنها نعمت هاى خداوند بر ما زیاد مى شود، بلكه خود ما نیز رشد پیدا مى كنیم، زیاد مى شویم و بالا مى رویم.«لازیدنّكم»
- كیفر كفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلكه حتى گاهى نعمت سلب نمى شود ولى به صورت نقمت و استدراج در مى آید تا شخص، كم كم سقوط كند. «لان كفرتم انّ عذابى لشدید»
شكر نعمت مراحلى دارد:
الف: شكر قلبى كه انسان همه ى نعمت ها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانى، نظیر گفتن «الحمدللَّه».
ج: شكر عملى كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسیر رضاى خدا و خدمت به مردم به دست مى آید.
امام صادق علیه السلام فرمود: شكر نعمت، دورى از گناه است و نیز فرمود: شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیركى و علم و عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضى باشد و نعمت هاى الهى را وسیله ى گناه قرار ندهد، شكر واقعى آن است كه انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد.(7)
شكر در برابر نعمت هاى الهى بسیار ناچیز و غیرقابل ذكر است، به قول سعدى:
بنده همان به كه زتقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
كس نتواند كه بجا آورد
در حدیث مى خوانیم كه خداوند به موسى وحى كرد: حقّ شكر مرا بجا آور. موسى گفت: این كار امكان ندارد، زیرا هر كلمه ى شكر نیز شكر دیگرى لازم دارد. وحى آمد: همین اقرار تو و این كه مى دانى هر چه هست از من است، بهترین شكر من است.(8)
به گفته ى روایات، كسى كه از مردم تشكر نكند از خدا نیز تشكر نكرده است. «من لم یشكر المنعم من المخلوقین لم یشكر اللَّه».(9)
اگر نعمت خدا را در مسیر غیر حقّ مصرف كنیم، كفران نعمت و زمینه كفر است. «لئن كفرتم»، «بدّلوا نعمة اللَّه كفراً»(10) كسانى كه نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند.
-----
7) تفسیر نمونه.
8) تفسیرنمونه.
9) بحار، ج 71، ص 44.
10) ابراهیم ،28.
- سنّت خداوند بر آن است كه شكر را وسیله ى ازدیاد نعمت قرار داده و این سنّت را قاطعانه اعلام كرده است. «تأذن ربّكم»
شكر نعمت نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بیرون كند.
- خدا براى تربیت ما، شكر را لازم كرد نه آنكه خود محتاج شكر باشد. «ربّكم»
- با شكر نه تنها نعمت هاى خداوند بر ما زیاد مى شود، بلكه خود ما نیز رشد پیدا مى كنیم، زیاد مى شویم و بالا مى رویم.«لازیدنّكم»
- كیفر كفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلكه حتى گاهى نعمت سلب نمى شود ولى به صورت نقمت و استدراج در مى آید تا شخص، كم كم سقوط كند. «لان كفرتم انّ عذابى لشدید»
۱.۱k
۰۳ آبان ۱۴۰۳