وقتی دخترش بودی
وقتی دخترش بودی
پارت ۸
میا: خب ببین باید بهت بگم که
ا.ت:اره الان میخوای بگی کیم سوکجین پدرت منم الان گریه میکنم و بغلش میکنم
میا:تو از کجا فهمیدی
ا.ت:,مامان بهر حال من یه دختر باهوشیم
جین:نمیای بغلم کنی
ا.ت پرید روش سفت پدری که ۱۳ سال بود رو بغل کرد
میا: خب الان باید بریم کره
جین:نه امشب کنسرت ماست
واسه شما هم بیلت اوردم
میا: وای مرسی
پس فردا میریم کره
جین:اره
پرش زمانی فردا
ا.ت :اخجون قراره بریم کره
(یک نکته اعضا باهم زندگی میکنند و اعضا هم بچه دارند ۳تا پسر ۳تا دختر
جیمین هنوز بچه نداره
و بچه هاشون هم سنن
ولی پسرا یک سال از دخترا بزرگترن
ا.ت بلده موتور سنگین برونه
و اعضا می دونن
و قراره برن کره
چون زن بچشون رو نیاورده بودند)
پارت ۸
میا: خب ببین باید بهت بگم که
ا.ت:اره الان میخوای بگی کیم سوکجین پدرت منم الان گریه میکنم و بغلش میکنم
میا:تو از کجا فهمیدی
ا.ت:,مامان بهر حال من یه دختر باهوشیم
جین:نمیای بغلم کنی
ا.ت پرید روش سفت پدری که ۱۳ سال بود رو بغل کرد
میا: خب الان باید بریم کره
جین:نه امشب کنسرت ماست
واسه شما هم بیلت اوردم
میا: وای مرسی
پس فردا میریم کره
جین:اره
پرش زمانی فردا
ا.ت :اخجون قراره بریم کره
(یک نکته اعضا باهم زندگی میکنند و اعضا هم بچه دارند ۳تا پسر ۳تا دختر
جیمین هنوز بچه نداره
و بچه هاشون هم سنن
ولی پسرا یک سال از دخترا بزرگترن
ا.ت بلده موتور سنگین برونه
و اعضا می دونن
و قراره برن کره
چون زن بچشون رو نیاورده بودند)
۴.۰k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.