میگن یه روز رضا شاه رفته بوده حرم عبدالعظیم برای زیارت یه

میگن یه روز رضا شاه رفته بوده حرم عبدالعظیم برای زیارت یهو میبینه صدای هیاهو بلند شده میگه چه خبره؟
بهش میگن یه کورمادرزاد شفا پیدا کرده.
دستور میده طرف رو بیارن. وقتی مرد رو میارن رضاشا بهش میگه تو کورمادرزاد بودی مرد جواب میده بله من کورمادرزاد بودم از ته دل از حضرت خواستم اونم من و شفا داد الان میبینم.
رضاشاه میگه این شالی که من به کمرم بستم چه رنگیه؟ مرد جواب میده سبزه . رضاشاه فریاد میزنه 100ضربه شلاق به این پدرسوخته متقلب بزنید. مامور کناریش میگه قربان اینکه رنگ رو درست گفت.
رضاشاه میگه بخاطر همینم میگم که شلاق بزنید چون کسی که کور مادرزاد بوده چطور رنگها رو تشخیص میده که این الان داره تشخیص میده.
رضاشاه بدبخت 70سال پیش میخواست یاد بده که نذارین به نام دین ازتون استفاده کنند ... او رفت وما بعد از سالها باز نفهمیدیم... ،
دیدگاه ها (۲)

ههههههه رفیق

دوستم.......عشقم........

تعظیم پزشکان چینی به جوانی که اعضای بدنش را اهدا کرد

تولد امسال پوریا جااان

پارت : ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط