باران می بارید

‍ باران می بارید
چقدر شبیه چشمهایت بود
پاک و زیبا
و
چقدر من هنوز
دوستت دارم
می دانم دیگر چشمهایت
نیست
اما
باران هست....
خاطرات هست
و دل ابری و غمگین من.
چقدر دلتنگم
چقدر دلتنگم.
دیدگاه ها (۱)

بگذار،تا دست هایت،همیشه سبز باشد،...برای بهارهمیشه لانه باشد...

تقویم را دوست ندارمروزهای تنها بودن راروزهای بی تو ماندن ران...

وقتی قرار است بروی، دل دل نکن …منتظر نمانهیچ اتفاقی ماندگارت...

اینقدر زیبا نخند آیینه جادو می شودساده ی بی شیله پیله پر هیا...

بی بهانه دوستت دارمنه از روی اجبار و به ناچارو نه از روی نیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط