دیوانه شدم فکر نکن مست شرابم

دیوانه شدم فکر نکن مست شرابم
دائم تو نزن زخم بر این جسم کبابم

در دل به خدا غصه فراوان ز تو دارم
افزون تو نکن غصه ام و رنج و عذابم

من خانه بدوشم تو چه بیهوده بکوشی
حالا که کنی دربه در و خانه خرابم

دریای پر از موجی و تو رحم نداری
ترسم ز تو چون بر لب آبت چو حبابم

در سن جوانی شده خم قامت زارم
من پیر تو گشتم به دل فصل شبابم

هر بار که گفتم به دلت میلِ که داری ؟
دادی تو به اخمی همهٔ عمر جوابم

شیرم که ز عشقت همهٔ قدرتم افتاد
موشی شدم و صید به چنگال عقابم..
دیدگاه ها (۰)

عصرتون پراز شادے بے سبب قلبتون مملو از مهربانی دستتون سر...

در این عصر یه آرزوے زیبا...ی دعاے قشنگ براے شما مهربونااله...

بوسه بزن به رويم ، اي ماه ِ روبرويمسجاده را رها كن امشب كه ب...

درون دلے ڪه پیــــدا نیستپر از زنـــدان و زندانیستتو را محڪـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط