دلم فقط یک چیز می خواست رفتن راه رفتن مردنهمه چیز برا
دلم فقط یک چیز می خواست: رفتن، راه رفتن، مردن…همه چیز برایم یکسان بود !
دلم می خواست دور شوم، دیگر برنگردم، ناپدید شوم، توی جنگل گم و گور شوم، وسط ابرها، دیگر چیزی یادم نیاید، فراموشی...فراموشی.!!*)
دلم می خواست دور شوم، دیگر برنگردم، ناپدید شوم، توی جنگل گم و گور شوم، وسط ابرها، دیگر چیزی یادم نیاید، فراموشی...فراموشی.!!*)
- ۷۳۱
- ۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط