تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
فلسفه عاشورا
پس اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا که دائما حسینحسین مىکنید و به سر خودتان مىزنید، چه مىخواهید بگویید؟ باید بگوییم: ما مىخواهیم حرف آقایمان را بگوییم، ما هر سال مىخواهیم تجدیدحیات کنیم (یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَجیبوا للّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ). باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز مىخواهیم در کوثر حسینى شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادى و مبانى اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمىخواهیم حس امر به معروف و نهى از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکارى در راه حق، در ما فراموش بشود؛ نمىخواهیم روح فداکارى در راه حق در ما بمیرد.
این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن على بخشیده شدن! گناه کنیم، بعد در مجلسى شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آنوقت بخشیده مىشود که روح ما پیوندى با روح حسین بن على بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعا بخشیده مىشود ولى علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمىرویم. اما اینکه از مجلس حسین بن على بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن با روح حسین بن على پیوند نخورده است.
شعارهاى اباعبداللّه شعار احیاى اسلام است، این است که چرا بیتالمال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال مىکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند: مردمى که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمى که از پرخورى نمىتوانند از جایشان بلند شوند؟
در بین راه در حضور هزار نفر لشکریان حرّ آن خطبه معروف را خواند که طىّ آن، حدیث پیغمبر را روایت کرد، گفت: پیغمبر چنین فرموده است که اگر زمانى پیش بیاید که اوضاع چنین بشود، بيتالمال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، اگر مسلمانِ آگاهى اینها را بداند و سکوت کند، حق است بر خدا که چنین مسلمانى را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را مىبرد. بنابراین من احساس وظیفه مىکنم، «اَلا وَ اِنّى اَحَقُّ مِنْ غَیْرٍ» در چنین شرایطى من از همه سزاوارترم.
پس این است مکتب عاشورا و محتواى شعارهاى عاشورا. شعارهاى ما در مجالس، در تکیهها و در دستهها باید مُحیى باشد نه مخدّر، باید زندهکننده باشد نه بىحسکننده.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
فلسفه عاشورا
پس اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا که دائما حسینحسین مىکنید و به سر خودتان مىزنید، چه مىخواهید بگویید؟ باید بگوییم: ما مىخواهیم حرف آقایمان را بگوییم، ما هر سال مىخواهیم تجدیدحیات کنیم (یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَجیبوا للّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ). باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز مىخواهیم در کوثر حسینى شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادى و مبانى اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمىخواهیم حس امر به معروف و نهى از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکارى در راه حق، در ما فراموش بشود؛ نمىخواهیم روح فداکارى در راه حق در ما بمیرد.
این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن على بخشیده شدن! گناه کنیم، بعد در مجلسى شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آنوقت بخشیده مىشود که روح ما پیوندى با روح حسین بن على بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعا بخشیده مىشود ولى علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمىرویم. اما اینکه از مجلس حسین بن على بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن با روح حسین بن على پیوند نخورده است.
شعارهاى اباعبداللّه شعار احیاى اسلام است، این است که چرا بیتالمال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال مىکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند: مردمى که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمى که از پرخورى نمىتوانند از جایشان بلند شوند؟
در بین راه در حضور هزار نفر لشکریان حرّ آن خطبه معروف را خواند که طىّ آن، حدیث پیغمبر را روایت کرد، گفت: پیغمبر چنین فرموده است که اگر زمانى پیش بیاید که اوضاع چنین بشود، بيتالمال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، اگر مسلمانِ آگاهى اینها را بداند و سکوت کند، حق است بر خدا که چنین مسلمانى را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را مىبرد. بنابراین من احساس وظیفه مىکنم، «اَلا وَ اِنّى اَحَقُّ مِنْ غَیْرٍ» در چنین شرایطى من از همه سزاوارترم.
پس این است مکتب عاشورا و محتواى شعارهاى عاشورا. شعارهاى ما در مجالس، در تکیهها و در دستهها باید مُحیى باشد نه مخدّر، باید زندهکننده باشد نه بىحسکننده.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
۵۲۷
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.