سناریو

سناریو
وقتی ذغال میوفته روپاشون میسوزن ومیرن بیمارستان ما نگرانیم وگریه میکنیم براشون

نامجون : ای پام سوختم ات کمکم کن تروخدا
ات : عه خوبی چیشد چرا افتاد روپات

جین : ای هیچی نشد خوب میشه داغ نبود که تحمل میکنم
ات : جین من نمیتونم نگاه کنم هیچ کاری نکنم بزار ورشدارم
جین نه دستت میسوزه نمیخواد

شوگا : هیچی نبود یه ذغال کوچیک تازه اصلا درد نداشت
ات : دروغ نگو پاشو بریم دکتر

جیهوپ : ای پام چرا این انقدر داغ بود ای پام میسوزه یه کرم بیارین پام داره میسوزه

جیمین : ات دست نزن بهش دستت میسوزه نمیخوام دستت بسوزه خوب میشه اصلا داغ نبود
ات : جیمین بزار دستم بسوزه فدای سرت

تهیونگ : هیچی نبود تحمل میکنم زیاد داغ نبود کم داغ بود
ات : بزار کرم بیارم

جونکوک : ات تروخدا کمکم کن پام میسوزه تروخدا یه کاری بکن
دیدگاه ها (۱)

بچه هاااروزی دوتا بیشتر نمیتونم پست بزارم، ویسگون نمیزاره

سناریو وقتی به عنوان همسایه‌شون پارچه می‌گیری و صدای موزیکو ...

سناریو وقتی بهشون میگیم عمو جوننامجون : میشه دوباره بگی چی گ...

تک پارتی[ تهیونگ ]فوبیای رعدوبرق علامت ها ا.ت+ تهیونگ_ویو ا....

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

جیمین فیک زندگی پارت ۴۰#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط