آرام و بی قرار

آرام و بی قرار
از من کن فرار!!
گُر گرفته وجودم
از لحظه های انتظار

از جرقه ای که زدی
بند بندم می سوزد
آن چشم های زیبایت
حرفم به لب می دوزد

عشق و مکث و یک خواب
در انتهای هر روزم
شاید تو سرد تر شوی
اما منم که می سوزم

شعله های تا آسْمان
صدای چوب های تَر
سوختنم را تماشا کن
تا لحظه های آخر

.,Saint,.

#سیدمسعودموسوی #Saint #seyedmasoudmousavi #sainttunes #شعر

Photo by #__artefeh__
دیدگاه ها (۱)

رعب و وحشت شده همدم هر لحظه ی منمنم و خلوت و خاموشی و این کس...

کم بود دستان ما در دست همکمبود نبود یا که حتی حس غموهم،ترس،ا...

آدمیتم را فروختماز وقتی که مرابه حیوانی فروختی.,Saint,. #سید...

هم اکنون میتونین موزیک بی داوش رو از کانال رسمیه کاست باند د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط