عشق عوضی

عشق عوضی
Part11
همون موقه یه دختر با لباس رو پوش پرستاری اومد و یه امپول رو تویه سرم شیو خالی کرد شیو از دختره پرسید که چرا اونجاست و دختره با عشوه گفت:شاید من تصادف کردم ؟و بعد از مدتی یه دختره دیگه اومد و جیغ بلندی کشیدو گفت:واای پسرایه اکسو. شیو پتو رو رویه سرش کشید دختره هم رفت و پتو رو از رویه سره شیو کشید گفت: هیونگ اوپا سهون کجاست؟اون سالمه؟خواهش میکنم بهش بگید عاشقشم شیو عصبانی دختر رو کنار زد تاعو رو رویه دوتا دستش بلند کرد و رفت بیرون.و سوار ماشین شدو تاعو رو هم گزاشت صندلی پشتی شیو تا ماشین رو روشن کرد تاعو پرید رویه صندلی جلو شیو با تعجب به تاعو نگاه میکرد. و تند تند پلک میزد و بعد تاعو چشماشومالیدوگفت:برایه چی اونجا بودیم؟شیو ؛چون تصادف کردیم تاعو:تصادف؟چرا؟شیو:چون پشت فرمون و ماشین درحال حرکت به جون هم افتاده بودیم
................#lovefick..............
پارت بعدی رو فققط به کسی میدم که واسع همه ی قسمتا کامنت گزاشته باشه
ببینم چه میکنید
دیدگاه ها (۴)

خوب بچه ها عشق عوضی تمام شد منم به اجی شیدا (Emily )که خوندش...

میکروفن. دخترایه عزیزمممممم. #2ne1سبز:#bom بنفش:#minziزرد:...

از همتون ناراحتم خیلیی نامردین من این دوقسمت باقی مونده از ع...

دو پارت دیگه فیکم تموم میشه ولی من فقط پارت بعدیو میزارم و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط