عادت داشت نوک خودکار را بین لبهایش بگیرد

عادت داشت نوک خودکار را بین لب‌هایش بگیرد.
یک روز جامدادی‌اش را دزدیدم و تمام خودکارهایش را بوسیدم.
می‌دانم صورت خوشی ندارد ولی عصر خودمانی‌ای بود، فقط من و خودکارها.
وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده،
می‌خواستم بگویم برای این‌که او آبی می‌نویسد.
همیشه آبی...

📝 استیو تولتز
📓 جزء از کل
#کتاب_خوب
دیدگاه ها (۷)

📝 وقتی میشینم عکسا و خاطره‌های ده سال پیشو مرور میکنم، به خو...

دلبر یه خونه نُقلی میگیرم !نُقلی نه واس خاطر پولش ها،یه بیست...

:)

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط