حکایت غمگین جمشید! غم دو کس بسیار سنگین تر است...
در کتاب گرشاسپ نامه چنین آمده است، #جمشید، پورِ #طهمورث پادشاه ایران زمین و جانشین تخت و دیهم شهریاری ایرانشهر بود. ولی ضحاک جادوگر بر او حمله کرد و با حیله گری پادشاهیش را ازو گرفت و قصد کشتن او را نمود.
#جم_شید گریخت و تحت تعقیب بود تا سرزمین زابلستان رسید.
دختر شاه زابلستان #عاشقش میشود و او را در قصر خود راه و پناه میدهد.
یکی از روزها هنگامی ک #جمشید تصویر خودشو تو آئینه اتاق دختره میبینه، بغض میکنه و اشک از چشماش جاری میشه! دخترک دلش خیلی میگیرد و اصرار میکند که جمشید اسرار بازگو کند. جم شید گفت:
هر کس در دنیا غم و اندوهی در دلش است، لیک غم دو کس خیلی سنگین و طاقت فریاست!
تو ویژه دو کس را ببخشای و بس
مدان خوار و بیچاره تر زین دو کس
یکی نیک دان بخردی کز جهان
زبون افتد اندر کف ابلهان
دگر پادشاهی که از تاج و تخت
به درویشی افتد ، شود شوربخت
....
اسدی طوسی. قرن پنجم. کتاب گرشاسب نامه.
#تاریخ_اصیل_ایران_زمین #تاریخ_حقیقی #تاریخ_کهن
#جم_شید گریخت و تحت تعقیب بود تا سرزمین زابلستان رسید.
دختر شاه زابلستان #عاشقش میشود و او را در قصر خود راه و پناه میدهد.
یکی از روزها هنگامی ک #جمشید تصویر خودشو تو آئینه اتاق دختره میبینه، بغض میکنه و اشک از چشماش جاری میشه! دخترک دلش خیلی میگیرد و اصرار میکند که جمشید اسرار بازگو کند. جم شید گفت:
هر کس در دنیا غم و اندوهی در دلش است، لیک غم دو کس خیلی سنگین و طاقت فریاست!
تو ویژه دو کس را ببخشای و بس
مدان خوار و بیچاره تر زین دو کس
یکی نیک دان بخردی کز جهان
زبون افتد اندر کف ابلهان
دگر پادشاهی که از تاج و تخت
به درویشی افتد ، شود شوربخت
....
اسدی طوسی. قرن پنجم. کتاب گرشاسب نامه.
#تاریخ_اصیل_ایران_زمین #تاریخ_حقیقی #تاریخ_کهن
۲.۰k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.