هفت فرشته پارت

هفت فرشته پارت ۴

+👈تو
⚠️بقیه اعضا با اسم نوشته میشوند⚠️
از خواب بیدار شدی و به دور و ورت نگاهی انداختی اتاق خیلی تاریک بود یاد دیشب افتادی که با اون دو تا پسر سکس کردی تو فکر بودی که یکی گفت:
تهیونگ: بیبی به چی فکر میکنی به دیشب؟
با صدای مردونه اون پسر به دور و ور اتاق نگاهی انداختی که دیدی اون روی یه مبل قرمز با یه جام شراب نشسته🍷
+: هی عوضی تو دیشب با من چیکار کردی چرا بهم تجاوز کردی ها
با این حرفت جامش رو آروم روی میز گذاشت و گفت:
تهیونگ: هی بیبی من اصلا بهت دست نزدم تو همه اتفاق های دیشب رو توی خوابت دیدی
+: چی چطور؟ چرا دروغ میگی
تهیونگ: وقتی دیشب زیاد تکون خوردی من با نگاه کردن به چشت کاری کردم بخوابی و فکر کنی که من و رفیقم داریم باهات سکس میکنیم
+: یعنی همش خواب بود پس اسم هاتون
تهیونگ: ولی اسم هامون رو واقعی گفتیم اسم من تهیونگ
هنوز ادامه نداده بود که کوک رو تو چهارچوب در دیدی با نیش خندی گفت:
کوک: اسم منم کوک
تهیونگ: حالا که اسم هامون رو میدونی بیا بریم پایین صبحانه بخوریم
+: من نمیخورم
با یه چشم بهم زدن اومد طرفت و روبه روت وایستاد جوری که به اندازه یه بند انگشت هم بین صورت تو و اون نبود بعد گفت:
تهیونگ: تو که نمیخوای هنوز نیومده بمیری پس به حرفامون گوش کن و لباس هات رو عوض کن و بیا فهمیدی
با ترس گفتی:
+: باشه
کوک و تهیونگ داشتن میرفتن بیرون که کوک گفت:
کوک: راستی دیشب تو خواب آه و ناله میکردی فکر کنم خوشت اومده بود
و با خنده ریزی از اتاق رفت تو هم داشتی لباس هات رو عوض میکردی که با صدای یکی حواست پرت شد صدای اون از راه رو میومد صدای زیبایی داشت اون صدا باعث می‌شد گوش هات قلقلک بشن از سر کنجکاو ی در رو باز کردی و تو راه رو رو نگاه کردی صدا از اتاق ته راه رو میومد اونجا خیلی تاریک بود ولی شاید یکی کمک میخواست پس آروم به سمت اتاق رفتی وقتی در رو باز کردی دیدی یه پسر خیلی زیبا با موهای بلوند روشن و بدنی سفید مثل گچ لخت جلوی در وایستاده تا اون رو دیدی گفتی:
+: تو دیگه کی هستی؟
جیمین: اسم من جیمین و حتما تو هم ا/ت هستی آره؟
+: تو اسم من رو از کجا میدونی
جیمین: بچ چان(یعنی هرزه خانم) زیاد کنجکاوی نکن داداش تهیونگ اسمت رو بهم گفت
یه دفعه دندون های نیشش زد بیرون و به سمتت اومد میخواستی فرار کنی که سریع گرفتت و انداختن روی تخت روت خیمه زد و گفت:
جیمین: بچ چان تو خیلی سکسی ولی یه خال کوبی قشنگ تو گردنت کم داری
به سمت گردنت رفت و دندون هاش رو توش فرو کرد و شروع به مکیدن خونت کرد با خوردن چند چکه خون گفت :
ادامه داخل کامنتا....
دیدگاه ها (۲۸)

ناموصا بسه اینهمه شباهت خفم کرد😂😐💔

دستای کوک چرا اینقدر درازه ایشالا مبارکش باد😂🤦🏻‍♀️

ج ناشناس

فالو شه پیلیز💜💜

the other side of the world

توضیح فیک اسم فیک : عشق غیر ممکن ماشخصیت ها : کوک ، جیمین ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط