خاله زل زد تو چشاتو گفت به نظر من که اصلا عشق وجود نداره

خاله زل زد تو چشاتو گفت :به نظر من که اصلا عشق وجود نداره !
خندیدی و گفتی :عشق کنار من نشسته ...
گفتش:اون که اختلال هورمونیه...!تعریفت از عشق چیه؟
به من نگاه کردی در حالی که داشتم با میرزاکوچک خان سر میوه خوردنش کلنجار میرفتم گفتی:عشق نه اینکه وقتی ناراحته تو دل تو بارون میاد؟؟عشق نه اینکه از خودت میگذری تا اون فقط یک لحظه بخنده...!
خاله م ساکت شد و یک حبه انگور گذاشت دهنش...!
دیدگاه ها (۲۴)

از اون روزایی که فقط محمد میخواد یک کاری کنه تو بخندی....

صبح جمعه ای که گذشت...!

قطعا مامان بدون تو میمیره قند عسل دوست داشتنی مامان....#میرز...

بفــــــــرمایید شام شادی پز!!

میان دو نگاه

چند پارتی عضو هشتم قسمت اول : شروع غیر منتظره

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط