هرکه ما دلدادگان را سرزنش ها می کند
هرکه ما دلدادگان را سرزنش ها می کند
روز وشب این قصه را تکرار بر ما می کند
مثل آن کس که شبی را مانده در وحشت چنان
عشق ما ؛آنگونه بر ما وحشتی جا می کند
عشق را سرمست بودن وه چه زیبا می شود !
در نماند هر کسی که فکر عقبا می کند
اشک ها با یاد تو از چشم جاری کرده ام
شاد باشد آنکه هر دم خنده هر جا می کند
بال و پر آتش زده با شعله ی شمعی اگر
عاقبت از روی احسان کار زیبا می کند
دامن ام در خون شده از عشق اما بی سبب
عمر ما را از چه رو اینگونه معنا می کند
پایکوبان هر سحر با شبنمی باشد نسیم
ماهتاب آنگونه روشن روی دنیا می کند
شادمان شد قلب ؛محمد؛ با غزلخوانی ؛دلا
شعر نابی را سرودن شرح سودا می کند 🌼🌸
روز وشب این قصه را تکرار بر ما می کند
مثل آن کس که شبی را مانده در وحشت چنان
عشق ما ؛آنگونه بر ما وحشتی جا می کند
عشق را سرمست بودن وه چه زیبا می شود !
در نماند هر کسی که فکر عقبا می کند
اشک ها با یاد تو از چشم جاری کرده ام
شاد باشد آنکه هر دم خنده هر جا می کند
بال و پر آتش زده با شعله ی شمعی اگر
عاقبت از روی احسان کار زیبا می کند
دامن ام در خون شده از عشق اما بی سبب
عمر ما را از چه رو اینگونه معنا می کند
پایکوبان هر سحر با شبنمی باشد نسیم
ماهتاب آنگونه روشن روی دنیا می کند
شادمان شد قلب ؛محمد؛ با غزلخوانی ؛دلا
شعر نابی را سرودن شرح سودا می کند 🌼🌸
- ۵.۹k
- ۲۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط