با اجاز غزلی تاز فدایت کردم

با اجازہ غزلی تازہ فدایت کردم
بر سر سجدہ نه در شعر دعایت کردم

با اجازہ از همه دست کشیدم امشب
و تو را از وسط جمع سوایت کردم

با اجازہ از تو و چشم و لبت می گویم
چه کنم دست خودم نیست هوایت کردم

با اجازہ تو طبیبی و منم باز مریض
تو بزن بوسه بگو باز دوایت کردم

با اجازہ به خیالات خودم می پیچم
مثلا بودی و این بار صدایت کردم

با اجازہ از شما و بی اجازہ از همه
بوسه بر شعر زدم باز دعایت کردم
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۲)

آسمان را قاب گرفته ام و لبخندی که تو از ته دل به پنجره ،...

‍حافظ گشوده ام، وچه زیباست فال توحتما قشنگ میشود امسال حال ت...

ازدواج با مرده شورشرح حال دختری که رفته بود کورستان بهشت زهر...

خدایـا!🙏 دراین سال جدیدبه ماچشمی که بهترین هاراببینددستی که...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط