من همون تنهاترینم که دلم رو به عشق تو سپردم

[من همون تنهاترینم که دلم رو به عشق تو سپردم
تو همون امید بودنی که به امید تو هنوز نمردم
من همون خیلی دیوونم که همیشه عاشقت میمونم
تو همون معشوق نابی که روز و شب اسمتو میخونم
من همون خسته ترینم که دیگه طاقت دوریتو ندارم
تو همونی که آرزومه دست تو دست گرم تو بذارم
من همون دریای دردم که میخوام دورت بگردم
تو همونی که اگه بخندی منم با خنده هات میخندم
من همون عاشق ترینم که اگه بخوای واست میمیرم
تو همون فرشته نجاتی که یه روز میای و نمیذاری من بمیرم
من همون بدون ماهم که حتی ستاره هم ندارم
تو همون ماه و ستارم که با تو دیگه هیچی کم ندارم]
دیدگاه ها (۱)

+ تموم شد؟- آره+ چرا آخه؟- خیلی فرق داشت باهام...+ اما تو که...

[علاقه ای که بره تو پوست و گوشت و خون آدم به این راحتیا نمی...

[زندگیم رو لب تیغه نمی شه با تـ ... ـو بیام زخم مـ ـن خیلی ...

🦋 wounded butterfly 🦋part 9کاغذو باز کرد و با دست خطی که دید...

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

وقتی دوست برادرته و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط