من بودم و تنهايي و يک راه بي انتها
من بودم و تنهايي و يک راه بي انتها
يک عالم گله و خدايي بي ادعا
گم شده بودم ميان ديروز و فردا
تا تو را يافتم.. با تو خودم را يافتم
صدايت در گوشم پيچيد
نگاهت در چشمانم نقش بست
نشان دادي به من آنچه بودم
آري، با تو رسيدم من به اوج خودم
نامم را خواندي.. گفتي بارانم
باراني شد دل و چشمانم
آري باراني شدم تا ببارم
اما اي کاش بداني تويي آسمانم
بي تو نه معنا دارد باران
نه معنا دارد خورشيد و نه رنگين کمان
اي که شبيه تر از خود به مني
بگو تا آخر راه با من هم قدمي
باران مهام
يک عالم گله و خدايي بي ادعا
گم شده بودم ميان ديروز و فردا
تا تو را يافتم.. با تو خودم را يافتم
صدايت در گوشم پيچيد
نگاهت در چشمانم نقش بست
نشان دادي به من آنچه بودم
آري، با تو رسيدم من به اوج خودم
نامم را خواندي.. گفتي بارانم
باراني شد دل و چشمانم
آري باراني شدم تا ببارم
اما اي کاش بداني تويي آسمانم
بي تو نه معنا دارد باران
نه معنا دارد خورشيد و نه رنگين کمان
اي که شبيه تر از خود به مني
بگو تا آخر راه با من هم قدمي
باران مهام
۵.۸k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲